سیصد و سیزده

مثل نسیم ، آمدنت ناگهانی است مثل شمیم یاس ، حضور تو آنی است

سیصد و سیزده

مثل نسیم ، آمدنت ناگهانی است مثل شمیم یاس ، حضور تو آنی است

سیصد و سیزده

پیام های کوتاه

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۱۸ آبان ۹۳، ۰۸:۲۰ - هفتکل سلام
    سلام

نویسندگان

پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر بیرون رفت ، دید نگهبان پیری با لباس اندک نگهبانی میدهد
 به او گفت سردت نیست؟

 نگهبان گفت: چرا اما مجبورم طاقت بیارم

 پادشاه گفت: به قصرم میروم و یک لباس گرم با خودم میاورم

پادشاه به محض اینکه به قصر رفت سرما را فراموش کرد

 فردای آن روز جنازه ی یخ زده ی پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند

 در حالی که با خط ناخوانا نوشته بود

 من هر شب با همین لباس کم طاقت میاوردم

 اما وعده ی لباس گرم تو مرا از پای در آورد

حسین سلاسل

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">